داریوش فرهنگ: شاد نیستم چون هم وطن من شاد نیست

به گزارش وبلاگ عکس، تهران (پانا) - مراسم شب داریوش فرهنگ به همت کانون کارگردانان سینمای ایران و با مشارکت موزه سینما و فیلم خانه ملی ایران با حضور چهره های مطرح سینمای ایران برگزار گشت.

داریوش فرهنگ: شاد نیستم چون هم وطن من شاد نیست

در حوالی یکی از شب های آذر ماهی به رنگ پاییزی جمعی از قدیمی های سینما به همت کانون کارگردانان خانه سینما دور هم جمع شدند تا در میان نوستالژی های گذشته سینما از بزرگی در حوزه سینما قدردان بزرگی از حافظه تصویری جامعه سینما باشند.

محسن امیر یوسفی: منتظر آثار درخشان دیگر داریوش فرهنگ هستیم

محسن امیریوسفی، رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران در شب بزرگداشت داریوش فرهنگ در موزه سینما گفت: امشب برای قدردانی از یک عمر فعالیت هنری آقای داریوش فرهنگ در اینجا جمع شده ایم. کارگردان، نویسنده و بازیگری که فعالیت کارگردانی هنری خود را از دهه شصت شروع کرد. مایلم در این فرصت نگاهی کوتاه به اولین دهه فعالیت آقای فرهنگ در دهه شصت داشته باشم.

وی اضافه کرد: علی رغم فضای بسته دهه شصت فیلم های درخشانی ساخته شدند که نتیجه کوشش و کوشش کارگردانان و سینماگرانی بود که کوشش داشتند سینما را فارغ از هر حکم و مصلحت و سلیقه ای زنده نگه دارند و در این امر پیروز هم بودند. یکی از این کارگردانان آقای داریوش فرهنگ بود.

امیر یوسفی اضافه کرد: وی کارگردانی سینما را با ساخت فیلم نیمه بلند رسول پسرابوالقاسم در سال 1360 شروع کرد و بعد کارگردانی سریال افسانه سلطان و شبان را در سال 62 انجام داد. سریالی ماندگار، طناز و پرمخاطب که هنوز هم بعد از گذشت چهل سال میتواند الگوئی برای صدا و سیمای فعلی باشد که متاسفانه روز به روز مخاطب و تاثیرگذاری خود را از دست می دهد. پس از آن آقای فرهنگ دو فیلمنامه ماندگار اتوبوس و کفش های میرزا نوروز را در سال 64 نوشت که هنوز هم فیلمنامه های مثال زدنی در سینمای کمدی ایران هستند، هرچند متاسفانه سالهاست که فیلمنامه های کمدی جای خود را به دلقک نویسی و لوده نگاری داده اند.

امیر یوسفی بیان نمود: آقای فرهنگ در سال 65 اولین فیلم سینمائی خود بنام طلسم را ساخت فیلمی که در نوع کارگردانی و روایت و فرم گرائی برخلاف جریان تحمیلی فیلم های آن زمان بود و به ظاهر در ژانر ترس و معمائی است ولی در اصل عاشقانه ای است با فیلمبرداری درخشان آقای زرین دست که نمونه ای مثال زدنی در سینمای ایران است. از حضور به یادماندنی زنده یادها جمشید مشایخی و پرویز پورحسینی باید گفت و نیز شروع اولین نقش آفرینی سینمائی آتیلا پسیانی. طلسم از آخرین فیلم هائی هم بود که خانم سوسن تسلیمی بازیگر تکرارنشدنی سینمای ایران در آن ایفای نقش کرد و یکسال بعد از ایران رانده شد.

وی اضافه کرد: آخرین فیلم آقای فرهنگ دو فیلم با یک بلیت بود که در سال 69 آن را نوشت و کارگردانی کرد. فیلمی که در سینمای حادثه ای و مردم پسند در حافظه سینمای ایران ثبت شده و هنوز هم منتظر فیلمی با چنین کارگردانی و فیلمنامه ای همراه با بازی فوق العاده بازیگران آن به خصوص آقای مهدی هاشمی هستیم که نیاز امروز تماشاگران سینمای ایران است.

امیر یوسفی در پایان گفت: لازم است در این دوران قحطی سریال های درخشان تلویزیونی دوباره یادی کنم از سریال ماندگار افسانه سلطان و شبان که نمونه ای درخشان از قصه های ایرانی و شرقی و اقتباسی تصویری از مینیاتورهای ایرانی است. اتفاقی که بعد از آن کمتر در فیلمها و سریالهای ایرانی افتاد. نمونه آن تیتراژ خاطره برانگیز این سریال با طراحی استاد اصغر بهمن زاده و موسیقی گوشنواز زنده یاد بابک بیات است که جهان این افسانه شرقی را به خوبی بیان می کند. جناب آقای داریوش فرهنگ بسیار مفتخرم که شب کانون کارگردانان سینمای ایران را به شما اختصاص دادیم و سپاسگزارم که دعوت ما را پذیرفتید. آقای فرهنگ شما با کارنامه شروعین خود دهه شصت و 40 سال فعالیت سینمائی نامی ماندگار در سینمای ایران هستید و امیدوارم امشب را به عنوان شروعی بر شروع دوباره فعالیت سینمائی خود بدانید. منتظر آثار درخشان دیگری به کارگردانی و نویسندگی جنابعالی هستیم.

در ادامه این برنامه اصغر بهمن زاده در قالب یادداشتی یاد داریوش فرهنگ را گرامی داشت.

شاهسواری: گذشته مهم است و با قیچی ایدئولوژی نباید از ما گرفته شود

منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما گفت: رابطه من و داریوش براساس دوستی و رفاقتی است که حتی اگر به حاشیه کشیده شود متعلق به خود ماست. من همیشه نگران وی هستم. البته در ادببیات ما نگرانی منفی است اما من از این منظر سخن نمی گویم.

شاهسواری بیان نمود: اگر نگران هستیم از عشق و دوستی است وگرنه بدون عشق و دوستی و معرفت نگرانی معنی ندارد. دوره های سختی را گذرانده ایم. بخشی بخاطر کرونا و بخشی به دلایل دیگر است اما بنظر من جهان را همانگونه که هست باید بپذیریم و البته نه به معنای پذیرش بلکه برای تغییر.

وی اضافه کرد: ما هم نیچه ای را داریم که جهان را به معنایی ترک کرده و برنی، آهنگسازی را داریم که به جهان لذت می دهد. در قرن بیستم جنگ جهان اول و بیماری های عجیب و غریب را داریم و در همان مقطع سینما و موسیقی و نقاشی بهره می بریم.در صدسال گذشته روزهای پرحادثه ای را گذرانده ایم. در این دوران هنرمندان نقش غریبی ایفا کردند.

وی اضافه کرد که اسامی را که در فکر از گذشته تا کنون مرور کنیم می بینیم هنرمندان ما جهان پر از رنج و عذاب را تعبیر و تفسیر کرده و آینده نگرانه به آن نگاه می کنند و از این جمع همچنان عشق و عاطفه و زندگی بیرون می آید.

وی اضافه کرد: گفت و گو راجع به تکریم ها اگر آینده نگر و گذشته نگر نباشد راه به جایی نمی برد. گذشته مهم است و با قیچی ایدئولوژی نباید از ما گرفته شود. هنرمندان بزرگی برای ما ایفای نقش کردند و ما موظفیم به آینده برسانیم. ساختن آینده از طریق هنرمندان و سینماگران و غیره یعنی جلوه دیگر زندگی را به ما یاداوری می کنند. می توان همچنان عاشق بود و دوست داشت و همچنان زندگی کرد و داریوش فرهنگ از بازیگران جدی این عرصه است.

کرامتی: فرهنگ یک کودک 7یا 8ساله واقعا معصوم است

مسعود کرامتی، بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر در این نشست گفت: چرا فرهنگ مانند بسیاری از دوستان قدیمی فرصت فیلم سازی ندارند و چرا باید 12یا 10 سال بگذرد و نتواند کارگردانی کند؟ من نمی خواهم راجع به سینما و البته شرایط جامعه غر بزنم.

وی با بیان خاطرات گذشته گفت: من زمانیکه نوجوان بودم عشق فیلم بودم اما به تاسی از برادرم وارد تئاتر شدم و در همان عوالم یکی از کسانیکه من را به سمت تئاتر سوق داد، داریوش فرهنگ و مهدی هاشمی بودند. گروه تئاتر دانشجویی که پیروز ترین گروه هنری تاریخ ایران بود همان گروه پیاده بود. در این گروه از پرویز پورحسینی و علیرضا خمسه و مرضیه برومند و داریوش فرهنگ در این گروه بودند و من آرزویم قرار گرفتن در این جماعت بود.

وی اضافه کرد: بعد از انقلاب فرهنگی و تغییراتی که رخ داد، داریوش فرهنگ سریال سلطان و شبان را ساخت که از بهترین ها بود.

وی اضافه کرد: یک تصویری که من از داریوش فرهنگ در محافل می دیدم بنظر جدی و ترسناک بود تا اینکه در سریال بی گناهان به وی نزدیک شدم. اولین روز فیلم برداری با ترس و لرز آمدم و ماه ها از بهترین خاطرات زندگی من رقم خورد و آشنایی با داریوش فرهنگ بود و در این آشنایی رفیقم را فرد صمیمی و صادق دیدم. کودک هفت هشت ساله واقعا معصوم است.

یاری: فامیلی داریوش فرهنگ برازنده اوست

عباس یاری، منتقد سینما با اشاره به اینکه به عنوان روزنامه نگار قدیمی بهتر است دباره داریوش فرهنگ بنویسم، بیان نمود: مایلم درباره یک ویژگی مهم داریوش فرهنگ سخن بگویم و اینکه وی فامیلی اش بسیار برازنده اش است. فردی واقعا فرهنگی است. ما بچه محل بودیم و چهره های فرهنگی زیادی در مصاحبت با این دوستان رفت و آمد داشتند.

وی با تقدیر از دست اندرکاران برگزارکننده این برنامه گفت: اینجا موزه سینما و دفتر ملی فیلم خانه ایران است که بخشی از سندهای مهم تاریخ سینمای ایران در اینجاست.

آتیلا پسیانی: فیلم طلسم عشق اول من و فرهنگ است

آتیلا پسیانی در قالب ویدئو در این نشست حضور پیدا کرد و گفت: در سال 64اولین فیلم جدی با نام طلسم برای فرهنگ بازی کردم که عشق اول ما بود. من چهار فیلم با داریوش فرهنگ کار کردم و امیدوارم چهار فیلم دیگر برای وی بازی کنم.

امینی: واقعا فیلم طلسم سینماست

احمد امینی، از کارگردانان سینمای ایران و عضو کانون کارگردانان سینما گفت: از من خواسته اند راجع به فیلم طلسم صحبت کنم. این فیلم در جشنواره های متعدد بین المللی حضور پیدا کرد و من هم در مجله نقد فیلم درباره این فیلم بسیار نوشتم. منتقدها باید در سال66 رای می دادند و فیلم طلسم فیلم دوم من بود و این در حالی است که حدود 39 فیلم در پایان سال66 در رای گیری شرکت داده شده بودند که فیلم های بسیار قدری بودند و در آن سال طلسم رتبه پنجم را کسب کرد. جمله معروفی هست که می گوید واقعا فیلم طلسم سینماست.

وی درباره سریال بی گناهان بیان نمود: سریال بی گناهان را که کار می کردیم چهار کارگردان همزمان بازی می کردند و باید بگویم فرهنگ بسیار خوش فکر است و ایده های بسیار زیادی دارد. همچنین فیلم طلسم و دو فیلم با یک بلیت فیلم های بلندپروازانه است و داریوش فرهنگ تمام کوششش این بود ایده های بلندپروازانه اش را به تصویر بکشد.

جابر قاسمعلی: به قول فرهنگ ما سینماگران بجز خودمان کسی را نداریم

جابر قاسمعلی، فیلمنامه نویس قدیمی با بیان خاطرات گذشته اش با داریوش فرهنگ بیان نمود: هردو چهره جدی و به ظاهر خشنی داریم و داریوش فرهنگ از نوع کارگردانی بود و من از نوع نویسنده بودم. من رمانتیک بودم اما فرهنگ هم همین بود. سریال راه شب را کار می کردیم و وی می خواند و من می نوشتم. گاهی با هم دعوا داشتیم اما رفیق بودیم.

وی با اشاره به تجربه نوشتن طلسم شدگان گفت: در این فیلم هردو روبروی هم راجع به هم گپ زدیم و انگار نه انگار سه سال قبل دعوای مان شده بود و وقتی بعدها از او پرسیدم چرا به روی خودش نیاورد گفت، ما سینماگران بجز خودمان کسی را نداریم.

وی گفت: نگاه به چهره خشنش نکنید وی کودک معصومی است و ظاهر و باطنش یکی است. تکلیف با همچین آدمی روشن است.

روحانی: فرهنگ در بازیگری باهوش و شاد بود

امید روحانی، بازیگر و منتقد سینما درباره فرهنگ گفت: 12فیلم و 7سریال و بینهایت تئاتر کار کرده است. فیلم های داریوش فرهنگ تعریف شدنی است اما درمورد خود فرهنگ باید بگویم این اقبال را داشتم سه سال قبل و پیش از کرونا این سعادت را داشتم در تئاتر داریوش فرهنگ بازی کنم.

وی اضافه کرد: همزمان با تئاتر، سریال گاندو را داشت و می دیدم چطور کوشش می کرد و می خواند و تسلط داشت. فرهنگ در انتهای تئاتر و اخر شب یک جوان زیرک و خندان بود که عاشقانه کارش را انجام می داد و من از او اموختم اگر لذت یک بازی اینقدر زیاد است در زمان کارگردانی این فرد چگونه است.

مجلل: فرهنگ ظاهر سخت و اراده سختکوشی دارد

علیرضا مجلل، از پیشکسوتان سینمای ایران در قالب ویدئ در این نشست حضور پیدا کرد و گفت: تجربه حضور در گروه تئاتر پیاده که سرشاخه اش داریوش فرهنگ بود برای فرصت بود. فرهنگ در آن زمان به آینده هنر فکر می کرد. نتیجه این بود که اولین و درخشان ترین نسل آن گروه در جهانی فرهنگ و هنر باقی ماندند و همچنان فعالیت می کنند. داریوش فرهنگ ظاهرا بسیار سخت است و ارتباط برقرار کردن با وی مشکل است اما انسانی عاطفی است که برای رسیدن به خواسته هایش پرکوشش است.

وی اضافه کرد: امیدپارم داریوش فرهنگ خسته نشود و در عرصه سخت این هنر آثار شاخصی خلق کند.

هاشمی: داریوش فرهنگ همیشه کارگردان من بود

در ادامه مهدی هاشمی، بازیگر پیشکسوت سینمای ایران گفت: من و داریوش فرهنگ عمری با هم رفیق بودیم و کارگردان من بود. از همان جوانی با عشق و ذوق کار کردیم. داریوش فرهنگ از جنوب آمده بود و من از شمال آمده بودم و گرما و نفس داریوش فرهنگ من را به حرکت در می آورد.

وی اضافه کرد: ما ده سال باهم تئاتر کار کردیم و در تئاترها کلیدی ترین نکته ها را به من می گفت. من می دیدم فرهنگ چه کارگردان خوبی است. ما با سلطان و شبان بار دیگر خود را در این عرصه معرفی کردیم و جسارت داریوش من را هم همراه خودش بالا کشید و همیشه از وی متشکرم.

مهدی هاشمی گفت: من و داریوش دوستی با دوامی داشتیم. دوستی بادوام ما برای تئاتر است.

در انتهای برنامه داریوش فرهنگ با تقدیر از سخنرانان گفت: من مدتی است احوال خوش ندارم و بیقرارم و در یک کلام راضی نیستم چون هم وطن من راضی نیست.

وی اضافه کرد: من باید راضیی خودم را از لطف دوستانم و شورای کارگردانان و موزه سینما و فیلم خانه بیان کنم. اما خب با وجود این بحران ها و لبخندهای فراموش شده مردم نمی توانم راضی باشم. امیدوارم زودتر کرونا تمام شود و چشمان بی فروغ پرفروغ شود.

منبع: خبرگزاری پانا

به "داریوش فرهنگ: شاد نیستم چون هم وطن من شاد نیست" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داریوش فرهنگ: شاد نیستم چون هم وطن من شاد نیست"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید